انتقاد تند روزنامه جوان از سریال «گیسو»/ مردم قصه جذاب میخواهند نه سلبریتی چشم آبی با بازوی متورم!
تاریخ انتشار: ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۲۹۲۰۰۵
آفتابنیوز :
منوچهر هادی که سال ۹۵ در نمایش خانگی «عاشقانه» را به عنوان سریالی عامهپسند ساخت، آن زمان بازیگران چهرهاش مثل محمدرضا گلزار و مهناز افشار روی پرمخاطب بودن آن تأثیر داشتند، اما مخاطب سال ۱۴۰۰ تفاوتهای زیادی با مخاطب پنج سال پیش دارد.
هادی پس از شکست سریال «دل» در جذب مخاطبی که دلزده از کلیشههای آثار او بود، تصمیم به ساخت عاشقانه ۲ یعنی گیسو گرفت، البته گیسو هم پس از ۱۶ قسمت همچنان نتوانسته از نقدها در امان باشد و به دنبال سریال دل و ساختههای سینمایی هادی به شدت ضعیف و الکن است و پس از ۱۶ قسمت توان ارائه روایت استاندارد با معیارهای حداقلی را نداشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نبودن همین دو بازیگر ضربه شدیدی به سریال زده، اما حضور گلزار نه به عنوان یک بازیگر بلکه به دلیل سلبریتی بودنش هم نتوانسته است سریال را پرمخاطب کند. حضور هومن سیدی در سریال گیسو مثل سریال عاشقانه یک کمدی شخصیت خفیف به حساب میآید که شاید بتواند در بعضی از لحظات جوِ داستان را کمیک کند، اما میزان لمپن بودنِ این کاراکتر برای مخاطب جوان این سریال بسیار مخرب است. دیگر بازیگرانی هم که به سریال اضافه شدهاند آنقدر ضعیف ایفای نقش میکنند که انگار برای بار اول است جلوی دوربین رفتهاند!
در سکانسهای متعدد میبینیم نه تنها بازیگرانی مثل ساره بیات یا محمدرضا گلزار یا مسعود رایگان حتی قادر به دیالوگگویی و ریاکشنهای معمولی نیستند بلکه دیگر بازیگران مثل علیرضا زمانینسب، آزاده ریاضی یا سانیا سالاری قدرت بازی حداقلی هم ندارند و نمیتوانند در سادهترین سکانسها بازی متقاعدکنندهای داشته باشند به همین جهت گیسو از لحاظ بازی دچار ضعف شدیدی است و این به دلیل عدمتوانایی در انتخاب و بازیگیری هادی است. از سوی دیگر پس از ۱۶ قسمت همچنان گرهافکنی خاصی در سریال احساس نمیشود. حاج یونس به عنوان پدر و بزرگتر خانواده به دلیل رانتخواری و استفاده از پولهای کثیف خانوادهاش را وارد مخمصه کرده و خودش فراری شده؛ یک پدر ایرانی بیچاره و بدعاقبت؛ پدری که در قسمت اول به دنبال هوا و هوس خودش بوده و حالا در این قسمت برای اینکه به پلیس جواب پس ندهد، خانوادهاش را گرفتار کرده است.
ماجرای سهیل و پگاه هم اوج زندگی شبهمدرنیتهای است که آقای کارگردان همیشه این سبک زندگی را میپسندد. رابطه یک مرد متأهل با یک زن مجرد که تأکید روی این کلیشه و رفتار غلط میتواند تخریبکننده باشد، اما آنچه از سروشکل این سریال مشخص است، برداشت کلیشهای از سریالهای ترکیهای است.
رابطههای نافرجام، عشقهای توخالی و استفاده از زندگی لاکچری و فخرفروشی در تمامی آثار هادی به چشم میآید و انگار میخواهد طبقه متوسط جامعه را لگدمال کند و زندگی اشرافی را که چارچوب و استاندارد مشخصی هم ندارد بر سر مخاطبش بزند، اما این را اضافه کنید که آدمهای سریال گیسو همه بیهویت و بیانگیزه هستند.
به رغم اینکه رضا و سهیل و پیمان برای ساخت تیزر تبلیغاتی به آن رستوران رفتهاند، اما ما چیزی از کار آنها نمیبینیم و مسئله عشق و عاشقی رضا و سهیل بیشتر به چشم میآید، پیمان هم به عنوان یک کاراکتر سطحی با دیالوگهایش مزهپرانی میکند. پگاه دکتر زنان است، اما انگار خودش مشکل حاد روانی دارد و جالبتر از آن اینکه او را در موقعیت طبابت نمیبینیم.
اساساً سریال گیسو بر اساس یکسری موقعیتهای سطحی و کلیشهای شکل گرفته است که حتی برای مخاطب عام هم قابل تحمل نیست. مطمئناً این سریال به دلیل عدم تسلط کارگردان از نظر محتوای تکراری و کلیشهای و اجرای بساز و بفروشی آسیب دیده است و این را به یاد داشته باشیم که حضور یک سلبریتی نمیتواند سریال را پرمخاطب کند، مردم به دنبال قصه جذاب هستند نه سلبریتیای با چشم آبی و بازوهای متورم!
منبع: روزنامه جوانمنبع: آفتاب
کلیدواژه: شبکه نمایش خانگی سلبریتی منوچهر هادی سریال گیسو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۲۹۲۰۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
امروز با هوشنگ ابتهاج: وقت است کــــــــه بنشینی و گیسو بگشایی
وقت است کــــــــه بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویــــــم غـــــــــــم شب های جدایی بزم تو مـــــرا مــــــــــــی طلبد ، آمدم ای جان مــــــن عودم و از ســـــــوختنم نیست رهایی تـــــا در قفس بــــــال و پر خویش اسیـر است بیگانـــــــه ی پرواز بــــــــود مــــــــــرغ هوایی با شــــــــوق سر انگشت تو لبریز نـــواهاست تا خــــــود به کنــــــــــارت چه کند چنگ نوایی عمــــــــری است که مــــــــا منتظر باد صباییم تــــــا بـــــــو کــــــــه چه پیغام دهد باد صبایی ای وای بر آن گوش کـــه بس نغمه ی این نای بشنید و نشــــــد آگـــــــــه از اندیشه ی نایی افســــــــوس بر آن چشم که با پرتو صد شمع در اینــــــــه ات دیــــــد و ندانست کجــــــــایی آواز بلنــــــــدی تو و کس نشنــــــــودت بــــــاز بیرونـــــــی ازین پـــــــرده ی تنــــــگ شنوایی در اینـــــــه بنـــــــدان پریخـــــــــانه ی چشمم بنشین کـــــــه بــــــــه مهمانی دیدار خود ایی بینــــــی که دری از تو بـــــــــه روی تو گشایند هــــــــر در کــــــه بر این خانه ی ایینه گشایی چــــــون سایه مـرا تنگ در آغوش گـرفته است خــــــوش باد مــــــــــرا صحبت این یار سرایی کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: امروز با هوشنگ ابتهاج: ما با امید صبح وصال تو زنده ایم امروز با سعدی: ما پراکندگان مجموعیم/ یار ما غایب است و در نظر است